Code Center دانلود کتابهای رمان نویسندگان بزرگ :: دانلود رایگان کتاب چگونه هر کسی (شخصی) را عاشق خود کنیم؟ فاروق رضوان

دانلود رایگان کتاب چگونه هر کسی (شخصی) را عاشق خود کنیم؟ فاروق رضوان

دانلود رایگان کتاب چگونه هر کسی (شخصی) را عاشق خود کنیم؟ فاروق رضوان

دانلود رایگان کتاب چگونه هر کسی (شخصی) را عاشق خود کنیم؟ فاروق رضوان

دانلود رایگان کتاب چگونه هر کسی (شخصی) را عاشق خود کنیم؟ فاروق رضوان

دانلود رایگان کتاب چگونه هر کسی (شخصی) را عاشق خود کنیم؟ فاروق رضوان,دانلود رایگان چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم,کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کنیم pdf,دانلود کتاب چگونه هر شخصی را عاشق خود کنیم,کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کنیم,دانلود رایگان کتاب چگونه هرشخصی را عاشق خود کنیم ؟,خرید کتاب الکترونیکی چگونه هرکسی را عاشق خود کنیم,دانلود رایگان چگونه دیگران را عاشق خود کنیم,دانلود کتاب چگونه دیگران را عاشق خود کنیم نوشته فاروق رضوان

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود کتابهای رمان نویسندگان بزرگ» ثبت شده است

دانلود رایگان کتاب دخمه اثر ژوزه ساراماگو pdf

کافی نت ونوس | سه شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۷، ۱۰:۰۰ ب.ظ

دانلود رایگان کتاب دخمه اثر ژوزه ساراماگو pdf

ژوزه ساراماگو در سال ۱۹۲۲ در کشور پرتغال به دنیا امد و در سال ۲۰۱۰ از این دنیا چشم گشود او در سال ۱۹۹۸ میلادی برنده جایزه نوبل ادبیات شد.کتاب دخمه یکی از آثار جدید این نویسنده پرتغالی است که در مورد یک پیرمرد به نام سیپریانو الگور است که در یک دهکده کوچک زندگی می کند.این کتاب با کیفیت بالایی اسکن شده است.

کتاب دخمه، آخرین و جدیدترین اثر ژوزه ساراماگو است. این کتاب، داستان پیرمردی 64 ساله‌ای به نام «سیپریانو الگور» را حکایت می‌کند که در دهکده‌ای زندگی می‌کند. زمانی که سیپریانوی کوزه‌گر متوجه می‌شود دیگر ظروفش برای مشتریانش مقبولیت ندارد و آنها به محصولات مدرن‌تری روی ‌آورده‌اند، شوک بزرگی به او وارد می‌شود.

در فشار یأس و نومیدی ناگهان با همفکری دخترش به این نتیجه می‌رسد که خط تولید خود را به سمت تولید عروسک‌های سفالین تغییر دهد. به این ترتیب زندگی آنها با هدف جدیدی به تکاپو می‌افتد. اینجاست که داستان ساده زندگی روزمره و یکنواخت سیپریانوی سفال فروش به دغدغه‌های بیشمار پیرمردی تنها و نا امید تبدیل می‌شود که نمی‌داند جدال اصلی‌اش بیشتر با خودش و خاطرات گذشته‌اش است و یا با دختر و دامادش و زندگی آینده‌اش.

ژوزه ساراماگو نخستین نویسنده‌ی پرتغالی‌ست که برنده جایزه نوبل ادبیات شده است. آثار او در زمره برترین‌های جهان قرار دارد. رمان‌های کوری و بینایی از جمله کتاب‌های برتر این نویسنده و مکمل هم هستند. کوری و بینایی هر دو از بیماری معنوی سخن می‌گویند که فهم بشر را از شناخت نادرست واقعیات نشان می‌دهند. کتاب دخمه (The Cave) براى اولین‌بار توسط انتشارات آلفاگارا Alfaguara اسپانیا و به زبان اسپانیایى انتشار یافت و پس از آن، نسخه‌ى پرتغالى اثر منتشر شد. ساراماگو فارغ از فراز و فرودهای کتاب تلاش دارد از هر فرصتی استفاده کرده آرمان‌های زیبا را در قالب جملات فلسفی از زبان شخصیت‌های داستان انتقال دهد.

ژوزه ساراماگو (Jose Saramago) سال 1922 در یک خانواده‌ى فقیر کارگر کشاورز در استان ریباتژو Ribatejo در مرکز پرتغال به دنیا آمد. دو ساله بود که خانوده‌اش به لیبسون نقل مکان کردند و پدرش در آن‌جا پلیس شد. در سال‌هاى نوجوانى، به دلیل مشکلات اقتصادى، ناگزیر تحصیل در دبیرستان‌هاى عادى را رها کرد و به آموزشگاه فنى‌حرفه‌اى رفت. بعدها، پیش از آن‌که تمام وقت به نویسندگى بپردازد، به کارهاى مختلف، از جمله مکانیکى، مشغول بود.

ساراماگو در 1947، در بیست و چهار سالگى، اولین رمان خود را با عنوان «سرزمین گناه» Terra do Pecado منتشر کرد. در سال 1966، اولین مجموعه شعرش با عنوان «شعرهاى ناممکن» Os Poemas Possivies  به چاپ رسید، و در 1977 رمان دیگرى به نام «مبانى نقاشى و خطاطى» منتشر کرد. طى دو دهه‌ى 1960 و 1970، به روزنامه‌نگارى هم پرداخت و مدت کوتاهی دستیار سردبیر نشریه‌ای بود و در دوره‌های فقر شدید با ترجمه از زبان فرانسه گذران می‌کرد. در سال 1969 به حزب کمونیست پرتغال پیوست و هنوز هم از اعضای وفادار این حزب است. آثار او به نحو پیچیده‌ای با تفسیر اجتماعی و سیاست آمیخته است.

در هشتم اکتبر 1998، ژوزه ساراماگو، پس از چندین سال که در فهرست خصوصى و کوتاهِ نامزدهاى نوبل ادبیات بود، این جایزه را به‌دست آورد. او نخستین پرتغالى است که برنده‌ى نوبل ادبیات  مى‌شود. وقتى نظرش را درباره‌ى این جایزه پرسیدند، گفت: من وظایف نوبل را مثل برنده‌ى مسابقه‌ى ملکه‌ى زیبایى به عهده نمى‌گیرم که باید او را همه‌جا نمایش بدهند… در آرزوى چنین افتخارى نیستم؛ البته، نمى‌توانم هم باشم.

در بخشی از کتاب دخمه می‌خوانیم:

دست‌هاى سیپریانو آلگور مى‌لرزید. با حالتى حاکى از درخواست کمک به اطراف نگریست، ولى تنها نگاه بى‌تفاوت سه راننده‌اى را دید که پشت سرش ایستاده بودند. کوشید نظر مساعدشان را جلب کند:
ببینید در چه وضعى گیر کرده‌ام؟ یک مرد محصول کارش را مى‌آورد این‌جا، زمین را کنده، خاک‌ها را با آب مخلوط کرده، آن را به‌هم زده، خمیر درست کرده، قطعات گوناگونى را با زحمت شکل داده، آن‌ها را در تنور پخته… و حالا به او مى‌گویند فقط نصف آن را برمى‌دارند و تازه آنچه هم در انبار باقى مانده، به او باز مى‌گردانند. مى‌خواهم بدانم این انصاف است؟

دانلود رایگان : با همکاری کانال تلگرام مرسی بوک

  • کافی نت ونوس